ترجمه مقاله

سرسنگین

لغت‌نامه دهخدا

سرسنگین . [ س َ س َ ] (ص مرکب ) مقابل سرسبک (در قپان ). || غضبناک . درهم . خشمگین .
- سرسنگین بودن با کسی ؛ حالی غیر از آشتی و دوستی داشتن . با او مهربانی پیشین نداشتن . (یادداشت مؤلف ).
ترجمه مقاله