ترجمه مقاله

سرف

لغت‌نامه دهخدا

سرف . [ س ُ ] (اِ) سرفه که به عربی سُعال خوانند :
پیری مرا به زرگری افکند ای شگفت
بی گاه و دود زردم و همواره سرف سرف .

کسایی .


ترجمه مقاله