ترجمه مقاله

سرقین

لغت‌نامه دهخدا

سرقین . [ س ِ ] (معرب ، اِ) سرگین . (غیاث ) (منتهی الارب ) (آنندراج ) : گفت بعره یعنی سرقین دلیل است بر وجود شتر پوینده و اثر قدمها دلیل است بر رفتن رونده . (جوامع الحکایات چ معین ص 57).
ترجمه مقاله