ترجمه مقاله

سرمق

لغت‌نامه دهخدا

سرمق . [ س َ م َ ] (اِخ ) شهری است در فارس در بلوک اصطخر. (از معجم البلدان ). شهری است به اصطخر. (منتهی الارب ). شهرکی کوچک است و ناحیتی است همه احوال آن همچنان اقلید است . اما زردآلو است آنجا که در همه ٔ جهان مانند آن نباشد به شیرینی و نیکویی و زردآلو کشته از آنجا به همه جایی برند و آبادان است . (فارسنامه ٔابن البلخی ص 124). رجوع به نزهةالقلوب ص 122 شود.
ترجمه مقاله