ترجمه مقاله

سرنشین

لغت‌نامه دهخدا

سرنشین . [ س َ ن ِ ] (نف مرکب ، اِ مرکب ) شخصی که در سفر بالای استریا شتر نشیند اعم از اینکه مرد باشد یا زن . (آنندراج ). مسافری که بر بالای بار ستور یا ارابه نشیند. مسافری که بر ستوری اجیر یا کشتی یا راه آهن و اتومبیل کرایه و امثال آن باشد. (یادداشت مؤلف ) :
در گلشنی که حسن تو محمل سوار شد
گل سرنشین قافله ٔ نوبهار شد.

محسن تأثیر (از آنندراج ).


ترجمه مقاله