سرهم بندی
لغتنامه دهخدا
سرهم بندی . [ س َ هََ ب َ ] (حامص مرکب ) در تداول عوام کاری را بسرعت و بی دقت کافی و تنها برای ادای تکلیف انجام دادن . (یادداشت مؤلف ).
- سرهم بندی کردن ؛ بی استحکام کاری انجام دادن . با عدم دقت کاری را انجام کردن .
- سرهم بندی کردن ؛ بی استحکام کاری انجام دادن . با عدم دقت کاری را انجام کردن .