ترجمه مقاله

سرودگویان

لغت‌نامه دهخدا

سرودگویان . [ س ُ ] (ق مرکب ) در حال سرود گفتن :
هر دم ز دیار خویش پویان
بر نجد شدی سرودگویان .

نظامی .


رجوع به سرود شود.
ترجمه مقاله