ترجمه مقاله

سروشه

لغت‌نامه دهخدا

سروشه . [ س ُ ش َ ] (اِخ ) نزدیک به تلفظ اوستایی سروش . (از حاشیه ٔ برهان قاطع چ معین ). سروش است که جبرئیل باشدخصوصاً و ملائکه ٔ دیگر عموماً. (برهان ) (آنندراج ).
ترجمه مقاله