ترجمه مقاله

سرویسه

لغت‌نامه دهخدا

سرویسه . [ س َرْ س َ / س ِ] (اِ) مصحف «سدکیسه ». سدکیس . (از حاشیه ٔ برهان قاطع چ معین ). قوس قزح . (آنندراج ) (برهان ) :
چونکه ساقیش داشت بر کف دست
همه سرویسه گشت بام و سرا.

خسروی (از رشیدی ).


رجوع به قوس قزح شود. || مهره های سنگین . (آنندراج ) (برهان ).
ترجمه مقاله