ترجمه مقاله

سرکیس

لغت‌نامه دهخدا

سرکیس . [ ] (اِ) قوس و قزح و آن را سردیس و سردیسه گفته اند. (انجمن آرا). قوس و قزح . (اوبهی ). رجوع به سدکیس و سرگیس شود. || نام خوش آواز. (اوبهی ).
ترجمه مقاله