ترجمه مقاله

سرک

لغت‌نامه دهخدا

سرک . [ س ِ ] (اِ) سرخاب و سفیدآبی که زنان بر روی مالند. (برهان ). سرخی و سفیدی که زنان بر روی مالند. (رشیدی ). || سرخ و سفید. (برهان ). || سرکه . (رشیدی ).
ترجمه مقاله