ترجمه مقاله

سطوع

لغت‌نامه دهخدا

سطوع . [ س ُ ] (ع مص ) بلند شدن . (غیاث ) (آنندراج ). بالا رفتن و منتشر کردن . (اقرب الموارد). برآمدن وبلند گردیدن . (منتهی الارب ). || دمیدن بوی و صبح . (المصادر زوزنی ) (اقرب الموارد). دمیدن بوی .(دهار). || برآمدن برق و نور. (اقرب الموارد). || برخاستن گرد. (المصادر زوزنی ).
ترجمه مقاله