ترجمه مقاله

سعال

لغت‌نامه دهخدا

سعال . [ س ُ ] (ع مص ) خفیدن . (المصادر زوزنی ). سرفیدن . (منتهی الارب ). سرفه وآن حرکت ریه است که بدان طبیعت اذیت را از ریه و اعضایی که متصل به آن است دفع میکند و آن مر سینه را مانند عطاس است مر دماغ را. (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد) (آنندراج ). سرفه . (غیاث ) (دهار) :
هرآنگه کزو ماند عاجز خطیب
فزاید برو بی سعالی سعال .

ناصرخسرو.


بنفشه ٔ... سعال گرم و خشک را نافع بود. (ذخیره خوارزمشاهی ).
جاسوس تست بر خصم انفاس او چو در شب
غماز دزد باشد هم عطسه هم سعالش .

خاقانی .


ترجمه مقاله