ترجمه مقاله

سفچه

لغت‌نامه دهخدا

سفچه . [ س َ چ َ / چ ِ ] (اِ) به معنی سفچ است که خربزه ٔ نارسیده باشد. (برهان ): خربزه ٔ نارسیده . (اوبهی ) (الفاظ الادویه ). خربزه ٔ خام نارس که کالک نیز گویند. (رشیدی ) : سر بی سجود سفچه است ، و کف بی جود کفچه . (خواجه عبداﷲ انصاری ). هر دست که نه در جود است کفچه ای است هر سر که نه در سجود است سفچه ای است . (خواجه عبداﷲ انصاری ). رجوع به سفجه شود. || شراب مثلث . (برهان ).
ترجمه مقاله