ترجمه مقاله

سفیدک

لغت‌نامه دهخدا

سفیدک . [ س َ / س ِ دَ ] (اِ) کره . کرج . کپک . قسمی از آفت درخت . قسمی از آفت رز. (یادداشت مؤلف ). || سپیدی زائد که بر جامه نیک ناشسته و نان مانده و امثال آن پیدا آید و با زدن صرف شود. (یادداشت مؤلف ).
ترجمه مقاله