ترجمه مقاله

سقرقع

لغت‌نامه دهخدا

سقرقع. [ س ُ ق ُ ق َ ] (معرب ، اِ) معرب سُکُرْکه . بکنی ارزن که نوعی از شراب است مر حبشه را یا شرابی است مر اهل حجاز را که از جو و دیگر حبوب گیرند. (آنندراج ) (منتهی الارب ).
ترجمه مقاله