ترجمه مقاله

سقنقس

لغت‌نامه دهخدا

سقنقس . [ س َ ق َ ق ُ ] (معرب ، اِ) مصحف «سقیقس » یونانی «سکیقکس « » استینگاس ». رجوع به اسقنقور و سقنقور شود. (از حاشیه ٔ برهان قاطع چ معین ). سقنقور است و آن جانوری باشد مانند سوسمار هم در آب و هم در خشکی زندگی تواند کرد و آن را از کنار دریای نیل آورند. گویند این لغت رومی است . (برهان ) (آنندراج ). رجوع به اسقنقورو سقنقور و تحفه ٔ حکیم مؤمن و الفاظ الادویه شود.
ترجمه مقاله