ترجمه مقاله

سلاح ریخته

لغت‌نامه دهخدا

سلاح ریخته . [ س ِ ت َ / ت ِ ] (ن مف مرکب ) در بیت زیر ظاهراً به معنی عاجز شده ، تسلیم شده ، آنکه سلاح افکنده باشد بنظر میرسد :
من که چون گل سلاح ریخته ام
هم ز خار حسد گریخته ام .

نظامی .


ترجمه مقاله