ترجمه مقاله

سلع

لغت‌نامه دهخدا

سلع. [ س َ ل َ ] (ع اِ) درختی است تلخ مزه یا نوعی از زهر یا نوعی از صبر یا تیره ای است بدمزه . (منتهی الارب ) (آنندراج ). درختی است تلخ . (مهذب الاسماء). || (اِمص ) پیسی اندام از فساد مزاج . (منتهی الارب ) (آنندراج ). برص . پیسی اندام . (ناظم الاطباء). || کفیدن پای . (منتهی الارب ) (آنندراج ). شکاف پای . (مهذب الاسماء) (بحر الجواهر). کفیدگی پای . (ناظم الاطباء).
ترجمه مقاله