ترجمه مقاله

سلغریان

لغت‌نامه دهخدا

سلغریان . [ س َ غ ُ ] (اِخ ) (ج ِ سلغری ، منسوب به سلغر).یا اتابکان فارس که از 543 تا 686 هَ .ق . در فارس حکومت کرده اند. این خاندان به سلغر، رئیس دسته ای از ترکمانان قبچاق انتساب دارند. یکی از نوادگان سلغر به نام سنقربن مودود در سال 543 هَ .ق . بر فارس تسلط یافت و سلسله ای تشکیل داد که تا یک قرن و نیم دوام یافت . اتابک سعد تبعیت محمد خوارزمشاه را پذیرفت و دو قلعه ٔ استخر و اشکنوان را به او واگذاشت . اتابک ابوبکر نیز اطاعت اکتای قاآن ایلخان مغول را گردن نهاد و از جانب او به لقب قتلغخان ملقب گردید. اتابکان آخری فارس همه باجگزار ایلخانان ایران بودند و آخرین ایشان که آبش خاتون باشد در عقد و ازدواج منکوتیمور پسرهلاکو بود. اسامی امرای این سلسله از اینقرار است : سنقربن مودود سلغری (جلوس 543 هَ .ق .). زنگی بن مودود (جلوس 557 هَ .ق .). تکلةبن مودود (جلوس 571 هَ .ق .).سعدبن زنگی مودود (جلوس 593 هَ .ق .). ابوبکربن سعد (جلوس 623 هَ .ق .). محمدبن سعدبن زنگی (جلوس 659 هَ .ق .). محمد شاه بن سلغربن سعد (جلوس 661 هَ .ق .). سلجوقشاه بن سلغربن سعد (جلوس 661 هَ .ق .). آبش خاتون دختر سعدبن ابوبکر (جلوس 662 هَ .ق .) این سلسله را مغول از میان برداشتند سعدی معاصر ابوبکربن سعد بوده است . (فرهنگ فارسی معین ). رجوع به اتابکان فارس شود.
ترجمه مقاله