ترجمه مقاله

سلمان فارسی

لغت‌نامه دهخدا

سلمان فارسی . [ س َ ن ِ ] (اِخ ) یکی از مشاهیر صحابه ٔ پیغمبر و از شخصیت های بسیار بزرگ اسلام است . وی فارسی و دهقانزاده ای از ناحیه ٔ «جی » اصفهان بود. بقولی دیگر از نواحی رامهرمز از مضافات خوزستان است . نام اصلی او «ماهو» یا روزبه است . در کودکی بدین عیسوی گرائید و چون از کشیشان شنیده بود که ظهور پیغمبر تازه ای نزدیک شده است ، خانه ٔ پدر را ترک گفت و در پی یافتن آن پیغمبر به سفر پرداخت . چون به سوریا رسید چندی در شام و موصل و نصیبین اقامت جست تا آنکه در بلاد عرب به اسارت بنی کلب افتاد و مردی از بنی قریظه او را خرید و به یثرب برد. در این شهر از ظهور پیغمبر آگاه شد و چون گفته ها و علائم و نشانه هایی که از کشیش مراد خود شنیده بود در پیغمبر بدید بزودی اسلام آورد. رسول اکرم (ص ) او را ازخواجه اش بخرید و آزاد کرد از آن موقع سلمان ملازم رسول (ص ) بود و نزد او منزلتی خاص یافت . گویند کندن خندق در جنگی که در تاریخ اسلام به غزوه ٔ خندق معروف است به اشارت سلمان بود و کندن این خندق در ممانعت از تجاوز کافران به لشکرگاه مسلمانان اثری بزرگ داشت . برطبق روایتی مشهور رسول (ص ) سلمان را از اهل بیت شمرده است . پس از مرگ پیغمبر اسلام (ص ) سلمان در شمار اصحاب علی علیه السلام و از مؤمنان بخلافت او درآمد و نزد امیرالمؤمنین علی (ع ) نیز منزلتی بزرگ داشت . در خلافت عمربن الخطاب بحکومت مدائن منسوب شد. گویند وقتی عطای وی از بیت المال بدو میرسید، آنرا به صدقه میداد و خود زنبیل میبافت و از کسب دست خویش معیشت مینمود. سلمان گذشته از مقام بزرگی که نزد شیعیان دارد، نزد اهل سنت و جماعت نیز دارای منزلت و مرتبه ای است . وفات او بسال 35 یا 36 هَ . ق . اتفاق افتاده است ، چه بعد از خلافت علی علیه السلام از او خبری در دست نیست .در مدت عمر وی ، مابین محدثین اختلاف است ؛ بعضی گفته اند او حضرت عیسی علیه السلام را دیده . سیدمرتضی در شافی گوید: اصحاب اخبار گفته اند که سلمان فارسی سیصد و پنجاه سال زندگی کرده و بعضی گفته اند زیاده از چهارصد سال زیست و پیداست که این روایت ها به صحت مقرون نیست ، ولی از قرائن معلوم میشود عمری طولانی کرده است . قبر سلمان در مدائن در نزدیکی بغداد است و بنام سلمان پاک شهرت دارد و مسجدی در آن موضع ساخته شده است . این قبر، زیارتگاه مسلمانان است . بالجمله فضائل سلمان فراوان و روایات در شأن او بسیار است . در روایتی از ابوهریره آمده که چون این آیه ٔ «و ان تتولوا یستبدل قوماً غیرکم ثم لایکونوا امثالکم » (قرآن 38/47)، بر رسول (ص ) نازل شد، از او پرسیدند یا رسول اﷲ! چه کسانند که اگر ما اعراض کنیم آنان را بجای ما خواهی گزید؟ سلمان کنار وی نشسته بود؛ دست بر زانوی او زد وبر سبیل تکرار فرمود که این یار و محرم من است . شیخ طوسی در کتاب امالی از منصوربن رومی روایت کند که گفت امام جعفر صادق (ع ) را گفتم : ای مولای من ! ذکر سلمان فارسی را فراوان از شما میشنوم ، سبب آن چیست ؟ در جواب فرمود: مگو سلمان فارسی بگو سلمان محمدی (ص ) و سبب آنکه من او را فراوان یاد میکنم این است که در او سه خصلت عظیم است که به آن آراسته بود: اول آنکه اختیار هوای امیرالمؤمنین علیه السلام بر هوای نفس خودکرد، دیگر دوست داشتن او فقرا را و اختیار او ایشان را بر اغنیاء و صاحبان ثروت و مال ، سوم محبت او بعلم و علما «ان سلمان کان عبداً صالحاً حنیفاً مسلماً و ماکان من المشرکین ». ابن شهرآشوب روایت کند که رسول (ص ) عهدی از برای قبیله ٔ سلمان که در کازرون بودندنوشت که در آن عهدنامه نسبت به قوم وی مکرمت ها شده است . و در آخر روایت گوید که سلمان از جانب رسول خدا(ص ) مستحق این کرامتها گردیده . برای مزید اطلاع از احوال سلمان و روایاتی که از وی یا در شأن وی رسیده است ، رجوع شود به نامه ٔ دانشوران ، دائرة المعارف اسلام ، الاصابة فی احوال الصحابه و مقالات لویی ماسینیون .
ترجمه مقاله