ترجمه مقاله

سنباد

لغت‌نامه دهخدا

سنباد. [ سَم ْ ] (اِ) قوت فکریه و این قوتی باشد عاقله که حصول فکر او است . (برهان ). ظاهراً برساخته ٔ فرقه ٔ آذرکیوان است . فکر. خیال . تفکر. قوه ٔ متفکره . (ناظم الاطباء) (از حاشیه ٔ برهان قاطع چ معین ).
ترجمه مقاله