ترجمه مقاله

سنبان

لغت‌نامه دهخدا

سنبان . [ سُم ْ ] (نف ) سنبنده . سوراخ کننده :
سم اسب سنبان زمین کرد پست
گروها گره را گراهون شکست .

اسدی .


ترجمه مقاله