سنجاب گون
لغتنامه دهخدا
سنجاب گون . [ س ِ / س َ ] (ص مرکب ) سنجاب رنگ . آبی رنگ . آسمانی :
چرخ سنجاب گون دگر باره
پیریش را بدل کند بشباب .
چون شد هوا سنجاب گون گیتی فنک دارد کنون
در طارم آتش کن فزون روباه خزران بین در او.
چرخ سنجاب گون دگر باره
پیریش را بدل کند بشباب .
سوزنی .
چون شد هوا سنجاب گون گیتی فنک دارد کنون
در طارم آتش کن فزون روباه خزران بین در او.
خاقانی .