ترجمه مقاله

سندلوس

لغت‌نامه دهخدا

سندلوس . [ س َ دَ ] (اِ) ورقه ٔ نازک مس صیقلی که از دور درخشندگی طلا دارد. هرچه درخشندگی مصنوعی داشته اعم از مس و سرب با یک صفحه ٔ نازک - صاف که بدرخشد از دورمانند طلا. (از دزی ج 1 ص 693). رجوع به سندل شود.
ترجمه مقاله