ترجمه مقاله

سندیان

لغت‌نامه دهخدا

سندیان . [ س ِ ] (اِ) نام درخت بلوط بلغت اهل شام . (برهان ) (آنندراج ). به لغت اهل شام و به لغت اهل مصر سلداسوف است . (تحفه ٔ حکیم مؤمن ). بلوط. (یادداشت مؤلف ). بلخ . بلاخ . و آن درختی است و کدین گازران از آن کنند. بلوط یا گونه ای از بلوط است . رجوع به بلوط شود. سندیان الارض . فراسیون . (الفاظ الادویه ) (تحفه ٔ حکیم مؤمن ). بلوطی .
ترجمه مقاله