ترجمه مقاله

سنگ آسیا

لغت‌نامه دهخدا

سنگ آسیا. [ س َ ] (اِ مرکب ) دو تخته سنگ گرد که در میان آنها چیزها را بسایند و آرد کنند. (ناظم الاطباء). آسیاسنگ . حجرالرحی . رحا. لافظة :
گرم سنگ آسیا بر سر بگردد
دل آن دل نیست کز دلبر بگردد.

نظامی .


چون بدیدی گردش سنگ آسیا
آب جو را هم ببین آخر بیا.

مولوی .


بدورانی گرفتارم که بهر دانه ٔ گندم
چو سنگ آسیا میگرددم چرخ نگون بر سر.

ملا شانی تکلو (از آنندراج ).


رجوع به سنگ شود.
ترجمه مقاله