ترجمه مقاله

سهو کردن

لغت‌نامه دهخدا

سهو کردن . [ س َهَْوْ ک َ دَ ] (مص مرکب ) اشتباه کردن :
نقطه ٔ عشق نمودم بتو هان سهو مکن
ورنه چون بنگری از دایره بیرون باشی .

حافظ.


رجوع به سهو شود.
ترجمه مقاله