ترجمه مقاله

سه پایه

لغت‌نامه دهخدا

سه پایه . [ س ِ ی َ/ ی ِ ] (اِ مرکب ) افزاری که دارای سه پایه است و درطباخی استعمال میکنند. (ناظم الاطباء). || چیزی از چوب و جز آن که دارای سه پایه باشد که چیزی بر آن نهند. (یادداشت بخط مؤلف ). || آلت سیاست که گناهکاران را بدان بسته تازیانه میزدند : مثال داد تا بر آن راه که آن مخاذیل آمده بودند سه پایه ها بزدند. (تاریخ بیهقی چ ادیب ص 40).
تانزد شاه شب سه پایه ٔ خویش
بود ترسان دلش ز سایه ٔ خویش .

نظامی .


ترجمه مقاله