ترجمه مقاله

سواء

لغت‌نامه دهخدا

سواء. [ س َ ] (ع ص ، اِ) یکسان . (ترجمان القرآن ترتیب عادل بن علی ). برابر. (مهذب الاسماء). راستاراست . برابر. (منتهی الارب ) (آنندراج ) : سواء لمن خالف هذا الامر صلی ام زنی ؛ راست راست است که هرکه خلاف امامت ما بکند... (النقض ص 261). || مثل . مانند. (منتهی الارب ) (آنندراج ).
- لیلةالسواء ؛ شب سیزدهم یا چهاردهم از ماه . (منتهی الارب ) (آنندراج ).
|| نیمه ٔ روز. (منتهی الارب ) (آنندراج ). || خوی زشت . (آنندراج ) (ناظم الاطباء). || زن قبیح و زشت . زن زشت و قبیح و بدشکل و زناکار و بدعمل . (آنندراج ).
ترجمه مقاله