ترجمه مقاله

سوجرونتن

لغت‌نامه دهخدا

سوجرونتن . [ س َ ج َ ت َ ] (هزوارش ، مص )هزوارش «سوفرونتن سوکرونتین » ، پهلوی «آپورتن » آوردن . (از حاشیه ٔ برهان قاطع چ معین ). بلغت ژند و پاژند به معنی آوردن باشد که مقابل بردن است . (برهان ).
ترجمه مقاله