ترجمه مقاله

سوداناک

لغت‌نامه دهخدا

سوداناک . [ س َ / سُو ](ص مرکب ) توهم انگیز. آشفته کننده . شگفت :
گفت سوداناک خوابی دیده ام
در دل شب آفتابی دیده ام .

مولوی .


ترجمه مقاله