ترجمه مقاله

سوزن زنی

لغت‌نامه دهخدا

سوزن زنی . [ زَ زَ ] (حامص مرکب ) کنایه از خیاطی کردن است . (یادداشت بخط مؤلف ). || در تداول امروز، دارو را بوسیله ٔسرنگ به بیمار تزریق کردن . رجوع به سوزن زدن شود.
ترجمه مقاله