ترجمه مقاله

سوسبار

لغت‌نامه دهخدا

سوسبار. (هزوارش ، اِ) مصحف هزوارش «سوسیا» ، پهلوی «اسپ » . مؤلف در آخر همین ماده بحذف رای قرشت اشاره کرده با «سوبار» (اسوبار) به معنی سوار خلط شده . (ازحاشیه ٔ برهان قاطع چ معین ). بلغت زند و پازند اسب را گویند و به عربی فرس خوانند. (برهان ) (آنندراج ).
ترجمه مقاله