ترجمه مقاله

سوفارلبان

لغت‌نامه دهخدا

سوفارلبان .[ ل َ ] (اِ مرکب ) مردمان ملوط و مأبون . (ناظم الاطباء). کنایه از مأبونان است . (آنندراج ) :
خاطر به مغنی و نی و دف ندهی
دل نیز بساقی مزلف ندهی
بسیار ز سوفارلبان کام مگیر
تا همچو کمان ، زور خود از کف ندهی .

ملاطغرا (از آنندراج ).


ترجمه مقاله