ترجمه مقاله

سپرساز

لغت‌نامه دهخدا

سپرساز. [ س ِ پ َ ] (نف مرکب ) آنکه سپر سازد. آنکه سپر درست کند :
هندوانند سپرساز از سیم
لیک دارنده ٔ تیر خزرند.

خاقانی .


ندانم سپرساز خاقانیا
که نادانی اکسیر دانستن است .

خاقانی .


ترجمه مقاله