سپسی
لغتنامه دهخدا
سپسی . [س ِ پ َ ] (حامص ) واپس ماندگی . عقب ماندگی :
بفضل کوش و بدو جوی آبروی از آنک
بمال نیست بفضل است پیشی و سپسی .
پندارد هر چه نام پیشی بر او افتد ونام سپسی بر دیگری افتد. (جامع الحکمتین ص 243).
بفضل کوش و بدو جوی آبروی از آنک
بمال نیست بفضل است پیشی و سپسی .
ناصرخسرو.
پندارد هر چه نام پیشی بر او افتد ونام سپسی بر دیگری افتد. (جامع الحکمتین ص 243).