ترجمه مقاله

سکرات

لغت‌نامه دهخدا

سکرات . [ س َ ک َ ] (ع اِ) ج ِ سکرة. (دهار). بی شعوری . بیهوشیها و تکلیفی که بوقت مرگ باشد. (آنندراج ) (غیاث ) : یکی از سکرات ملک آن است که همیشه جانیان را بجمال رضا آراسته دارد. (کلیله و دمنه ).
یک دو آواز برآید ز چراغ
وقت مردن که بود در سکرات .

خاقانی .


ترجمه مقاله