ترجمه مقاله

سکنجبین

لغت‌نامه دهخدا

سکنجبین . [ س ِ ک َ ج َ ] (معرب ، اِ) معرب سکنگبین و این مرکب است از سِک به معنی سرکه و از اَنگُبین به معنی شهد است و این ترکیب زمانه سابق است و فی زماننا بجای شهد قند یا شکر سفید داخل میکنند. (غیاث ) (آنندراج ) : دفع مضرت [ شراب مویزی ] سکنجبین و آب و کاسنی و تخم خیار. (نوروزنامه ). و نقل [ شراب افتاده ٔ پرورده ] ریباس و انار کنند و ازپس او سکنجبین خورند تا زیان ندارد. (نوروزنامه ).
ترجمه مقاله