ترجمه مقاله

سکه کن

لغت‌نامه دهخدا

سکه کن . [ س ِک ْ ک َ / ک ِ ک َ ] (نف مرکب ) آنکه بر روی سکه نقش کند. رجوع به تذکرة الملوک چ 2 صص 21 - 22.
ترجمه مقاله