ترجمه مقاله

سک

لغت‌نامه دهخدا

سک . [ س َک ک ] (ع مص ) زمین کندن بآهن . || تنگ شدن سوراخ گوش . || استوار کردن چیزی را. (آنندراج ) (منتهی الارب ). || از بن برکندن گوش . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (تاج المصادر بیهقی ). || میخ دوز کردن در بآهن . (منتهی الارب ) (آنندراج ). بسر در برزدن . (تاج المصادر بیهقی ). || رفتن شکم . (منتهی الارب ) (آنندراج ). || انداختن شترمرغ آنچه در شکم وی باشد. (اقرب الموارد) (آنندراج ) (منتهی الارب ).
ترجمه مقاله