ترجمه مقاله

سیامک

لغت‌نامه دهخدا

سیامک . [ م َ ] (ص ) مجرد که از ترک و تجرد باشد. (برهان ) (آنندراج ). برساخته فرقه ٔ آذرکیوان است . رجوع به فرهنگ دساتیر ص 254 شود. در اوستا «سیامک » به معنی سیاه موی مند،دارای موی سیاه و جزو اول آن «سیاوا» (سیاه ) است . (از برهان قاطع چ معین ).
ترجمه مقاله