ترجمه مقاله

سیان

لغت‌نامه دهخدا

سیان . [ س َ ] (اِ) گیاهی است که بر درخت پیچد و به عربی عشقه گویند. (برهان ) (اوبهی ) (آنندراج ). و بپارسی پیچه و تحفه گفتند که آنرا پرسیان نیزگویند. (از فرهنگ رشیدی ) (از آنندراج ) :
آنکه سرش از فضل خداوند بتابد
فردا بکند آتش و اغلال سیانیش .

ناصرخسرو.


از این پسش توببینی دوان دوان در دشت
بکفش و موزه درافکنده صدهزار سیان .

عمعق .


ترجمه مقاله