ترجمه مقاله

سیاه رو

لغت‌نامه دهخدا

سیاه رو. (ص مرکب ) بی آبرو. رسوا.بی عزت . (ناظم الاطباء). روسیاه . شرمنده :
با اینکه از او سیاه رویم
هم هندوک سیاه اویم .

نظامی .


رجوع به سیاه روی شود.
ترجمه مقاله