ترجمه مقاله

سیرش

لغت‌نامه دهخدا

سیرش . [ رَ ] (اِ) حجاب . نقاب . روبنده . خصوصاً روی پوش چین دار سرخ رنگی از پارچه های نفیس که بر سر عروس می اندازند. (ناظم الاطباء): الاختمار؛ سیرش برافکندن خود را. (تاج المصادر بیهقی ).
ترجمه مقاله