ترجمه مقاله

سیفه

لغت‌نامه دهخدا

سیفه .[ ف َ / ف ِ ] (اِ) افزاری است مجلدان و صحافان را که اوراق کتاب بدان بریده صاف و هموار سازند. و سیفه کردن عبارت از همین عمل باشد. (آنندراج ) :
چون سیفه به تیغ عشق پنهانی یافت
شیرازه به تار اشک حیرانی یافت .

ملاطغرا(از آنندراج ).


بتی که کرد مجزا دلم گل رویش
کتاب ماه کند سیفه تیغ ابرویش .

محسن تأثیر (از آنندراج ).


ترجمه مقاله