ترجمه مقاله

سیله

لغت‌نامه دهخدا

سیله . [ ل َ / ل ِ ] (اِ) مطلق گله و رمه را گویند از اسبان ، آهوان ، گوسفندان و امثال آنها. (برهان ). فسیله است که گله ٔ گاو، گوسپند، اسب و آهو باشد. (آنندراج ). شمس فخری فسیله را به معنی گله اسب وسیله را به معنی گله گاو گفته . (از فرهنگ رشیدی ). قیاس شود بافسیله . (از حاشیه ٔ برهان قاطع چ معین ) :
به باغ اندر کنون مردم نبرد مجلس از مجلس
به راغ اندر کنون آهو نبرد سیله از سیله .

فرخی .


ترجمه مقاله