ترجمه مقاله

سیلی زن

لغت‌نامه دهخدا

سیلی زن . [ زَ ] (نف مرکب ) سیلی زننده :
گفت سیلی زن سوءالی میکنم
پس جوابم گوی و آنگه می زنم .

مولوی .


ترجمه مقاله