ترجمه مقاله

سیمگری

لغت‌نامه دهخدا

سیمگری . [ گ َ ] (حامص مرکب ) عمل سیمگر. نقره گری . نقره سازی :
به روزگار زمستان کندت سیمگری
به روزگار حزیران کندت خشت پزی .

منوچهری .


ترجمه مقاله