ترجمه مقاله

سینا

لغت‌نامه دهخدا

سینا. (اِخ ) نام کوه طور است . (برهان ). سیناء :
پیغمبر میر است یوز او را
بر مرکب میر است طور سینا.

ناصرخسرو.


موسیم که انی انااﷲ یافتم
نور پاک و طور سینا دیده ام .

خاقانی .


موسی جان سینه را سینا کند
طوطیان کور را بینا کند.

مولوی .


رجوع به طور سینا شود.
ترجمه مقاله